زندگی به قلم وودی آلن
در زندگی بعدی من می�خواهم در جهت معکوس زندگی کنم !
با مردن شروع می�کنی و می�بینی که همه چیز خیلی عجیب است...
سپس بیدار می�شوی و می�بینی که در خانه سالمندان هستی!
...و هر روز که می�گذرد حالت بهتر می�شود...!
بعد از مدتی چون خیلی سالم و سرحال می�شوی از آنجا اخراجت می�کنند!
بعد از آن می�روی و حقوق بازنشستگی�ات را می�گیری و وقتی کارت را شروع میکنی در همان
روز اول یک ساعت مچی طلا می�گیری و یک میهمانی برایت ترتیب داده می�شود !!!
میهمانی ای که موقع بازنشستگی برای شما می�گیرند و به شما پاداش یا هدیه
می�دهند
40 سال آزگار کار می�کنی تا جوان شوی و از بازنشستگی�ات لذت ببری...!
سپس حال می�کنی و الکل می�نوشی و تعداد زیادی دوست دختر خواهی داشت و کمی بعد باید
خودت را برای دبیرستان آماده کنی !!!
سپس دبستان و بعد از آن تبدیل به یک بچه می�شوی و بازی می�کنی و هیچ مسوولیتی نداری...
سپس نوزاد می�شوی و آنگاه به دنیا می�آیی !
در این مرحله 9 ماه را باید به حالت معلق در یک آب گرم مجلل صفا �کنی که دارای حرارت مرکزی است و سرویس اتاق هم همیشه مهیا است، و فضا هر روز بزرگتر
می�شود، واااای!
و در پایان شما با یک ارضاء به پایان می�رسید...! کدام پایان زیبا تر است؟
می� بینید که حق با بنده است !!!ا
--
دوشنبه 31 اردیبهشت 1391 - 6:43:43 PM